آرتور میلر به روایت احتیاط

به گزارش مهسان بلاگ، علیرضا خورشیدنام- یزد- خبرنگار:نمایش چشم اندازی از پل نوشته آرتور میلر با کارگردانی محمدتقی احتیاط، به عنوان تازه ترین کار گروه تئاتر پویا از 23 خرداد ماه 98 در سالن بلک باکس مجموعه تالار هنر یزد، روی صحنه است.

آرتور میلر به روایت احتیاط

احتیاط، متولد اسفندماه سال 1336 است و یکی از پیشکسوتان تئاتر یزد به شمار می رود که از دهه 80 تاکنون نمایش های پهلوان اکبر می میرد، دعوت، داش آکل قرعه ای برای مرگ و چشم اندازی از پل را روی صحنه برده است. اجرای این نمایش هرشب به جز شنبه ها، از ساعت 21 تا 22:50 تا خاتمه تیرماه ادامه دارد. به همین مناسبت با این کارگردان، منتقد، نویسنده و بازیگر یزدی گفت وگو کردیم که در ادامه می خوانید.

  • چرا گروه تئاتر پویا کم کار یا بهتر است بگویم گزیده کار است؟

اگر منظور شما از کار، تنها اجرای نمایش، آن هم با نام گروه تئاتر پویا باشد، بله، این چنین به نظر می رسد که ما کم کار هستیم، اما در واقع این گونه نیست چون فعالیت ما در تئاتر یزد، به اجرای نمایش محدود و منحصر نمی شود، بلکه در بیشتر فعالیت های فرهنگی و هنری یزد، حتما نام و نشانی از گروه تئاتر پویا خواهید دید.

شرکت انفرادی اعضای این گروه در نمایش ها و فعالیت های نمایشی و حرکات جنبی تئاتر، مانند برنامه ریزی ها، کارهای اجرایی، داوری ها، یاری های گوناگون در برگزاری جشنواره های تئاتری، برگزاری کارگاه های آموزشی درون گروهی و سایر اقدامات بخشی از فعالیت های این گروه است که بدون نام بردن از گروه در حال اجرا است. اما درباره گزیده کاری که البته آن هم به اجراهای صحنه ای بر می شود، باید بگویم که با شما موافقم چون حساسیت ما برای گزینش متن و مراحل گوناگون تمرین و اجرا بیش از حد معمول است و این حساسیت زیاد و راضی نشدن به اجرای هر نمایشی و پافشاری روی خوب و درست کار کردن، گاهی سرعت عمل ما را کاهش می دهد.

  • به چه دلیل در دو کار آخرتان، قرعه برای مرگ و نمایش چشم اندازی از پل سراغ نمایش نامه هایی رفته اید که حتی برای هنرمندان کنونی عرصه نمایش هم، چندان آشنا نیست؟

هرکسی برای انتخاب متن دلایلی دارد که او را به سوی آن نمایش نامه می کشاند؛ دغدغه ها، دل مشغولی ها و افکارم هستند که خواه ناخواه من را به سوی انتخاب و فراوری یک اثر نمایشی رهنمون می نمایدکه مسلما آشنا بودن یا نبودن دیگر دوستان در این راستا، هیچ نقشی نمی تواند داشته باشد. این محتوای یک اثر نمایشی است که در درجه اول توجه من را به خود جلب می نماید و بدیهی است که بلافاصله شکل و ساختار اثر خودنمایی می نماید و من را قانع می نماید که به طرفش بروم یا رهایش کنم. البته یادمان باشد که بیشتر آثار خوب و دنیای، تاریخ مصرف ندارند و ممکن است در هر لحظه و در هر مکانی مصداق پیدا نمایند. در کارهایم نمی خواهم زیاد معناگرا و صد درصد محتوانگر باشم اما حتما باید ارتباطی بین جامعه، ذهنیت و دغدغه من و موضوع نمایش نامه هایی که انتخاب می کنم وجود داشته باشد، در غیر این صورت مطمئن باشید که سراغ آن اثر نمی روم. نمایش قرعه برای مرگ داستان گرگ های درنده خو و خون خواری بود که با قیافه انسان هایی دوست داشتنی و ظاهرالصلاح، هر روز و هر موقع، در جامعه با آن روبه رو هستیم که در یک پیچش دراماتیک مجبور به عیان کردن درونیات خود می شوند و کُنه وجود و شخصیتشان، آشکار می شود.

  • نمایش نامه چشم اندازی از پل چه ویژگی هایی داشت که شما به کارگردانی آن روی آوردید؟

بیش از هرچیز، عاشقانگی و شاعرانگی پنهان شده در متن، من را به خود جلب کرد، اما مسلما این کافی نبود؛ هم خوانی محتوا با مسائل جاری جامعه ما، متن جذاب و پرکشش و عمیق، به همراه نگاهی جامع و ژرف به شخصیت ها و چالش هایی که کمتر به تصویر کشیده شده، من را مجذوب این نمایش نامه کرد.

  • هنگام بازنویسی نمایش نامه ای از آرتور میلر دست و دلتان نلرزید؟ و اساسا تا چه اندازه در نمایش نامه تغییر یا ویرایش ایجاد کردید؟

بی گمان آرتور میلر شخصیت بزرگی در ادبیات نمایشی دنیا است و به آسانی نمی توان به سراغ او رفت ولی به هر صورت او جامعه کنونی ایران را هرگز درک ننموده و این نمایش نامه در دهه 60 قرن بیستم میلادی نوشته شده، پس ناگزیر می بایست دستکاری های کوچکی در آن انجام می شد؛ البته من ویژگی شخصیت ها و خط داستانی را به طور کامل حفظ کردم، از طرفی چون برای این کار از چند ترجمه قدیمی و جدید استفاده کردم، انتخاب زبان واحد اندکی برایم چالش برانگیز بود. کوتاه کردن نمایش نامه و سرعت بخشیدن به ریتم و تمپوی نمایش مسئله دیگر من بود که با اصرار به این که این مسئله آسیبی به اصل نمایش نامه نزند، باید انجام می شد که امیدوارم در این زمینه ها پیروز بوده باشم.

  • نگران این نبودید که با توجه به تغییر ذائقه و سلیقه فرهنگی و هنری مردم به دلیل فراوری نمایش های کمدی که بیشترشان سطحی هستند، کار شما مخاطب نداشته باشد؟

نه این که این مسئله فکر من را به خود مشغول ننموده باشد، ولی خیلی نگران نبودم چون هر اثری در هر ژانری مخاطب خودش را دارد؛ البته که ذائقه ها و سلیقه ها تغییر نموده و به سطح آمده است ولی آیا باید من هم به این ناهنجاری دامن می زدم و یک نمایش سطحی و عامه پسند به صحنه می آوردم؟ آیا من هم باید فقط به گیشه فکر می کردم و برای راضی نگه داشتن تماشاچی ساده پسند، دست به شوخی های رکیک می زدم؟ خیر؛ کار من فرهنگی است و باید در این زمینه فعالیت کنم؛ حالا اگر قرار باشد تماشاچی من کمتر از فلان شوی بی ارزش باشد چه باک. ولی همان طور که گفتم بالاخره هر اثری طالب و خواهانی دارد و هنرمند هم در پیشگاه جامعه اش، وظایف و مسئولیت هایی دارد که به آسانی نمی توان از آن گذشت. البته که مردم به شادی و نمایش های کمدی هم احتیاج دارند ولی نباید طنز و کمدی را که اتفاقا کاملا مقبول است با لودگی و خنداندن به هر قیمتی اشتباه گرفت.

  • هزینه فراوری نمایش را چگونه تامین نموده اید؟ آیا ارگان، اداره یا شرکتی به شما در این زمینه یاری نموده یا خواهد نمود؟

طبق تفاهم نامه با سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری یزد بخشی از هزینه ها و تبلیغات کار به این سازمان واگذار شد و انتظار داریم که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد نیز که در واقع صاحب اصلی اثر است، به گروه یاری کند و طبیعی است که بقیه هزینه ها را اگر از بلیت فروشی تامین نشود، مجبوریم که از جیب خود و دیگر دوستان گروه بپردازیم.

مسافرت رو: مسافرت رو: آگاهانه سفر کنیم تا بیشتر از سفر لذت ببریم

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 18 مرداد 1400 بروزرسانی: 18 مرداد 1400 گردآورنده: mahsanblog.ir شناسه مطلب: 12013

به "آرتور میلر به روایت احتیاط" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آرتور میلر به روایت احتیاط"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید